مقدمهی مؤلف
اکنون حدود صد سال است که از توجه رسمی به برنامهریزی زبان فارسی میگذرد و با توجه به نظم و سامانی که در حوزهی برنامهریزی زبان در مطالعات غربیان به وجود آمده است، این امید وجود دارد که با استفاده از مبانی نظری موجود بتوان به ارزیابی فعالیتهای انجام شده پرداخت. روشن است که این ارزیابی از نوع تحلیل نظری است؛ نه از نوع تحلیل خود زبان با نگرشهای زبانی کاربران آن، زیرا هدف این پژوهش، ارزیابی تأثیر این برنامههای زبانی بر کاربران زبان یا ارزیابی وضع زبان نیست، بلکه هدف، ارزیابی رخدادهای واقعی برنامهریزی زبان فارسی از نظر انطباق با عدم انطباق با مبانی نظری مطرح در حوزه ی برنامهریزی زبان به عنوان یک حوزه ی علمی است. از میان جنبه های مختلف برنامهریزی زبان، توجه ویژهای به جنبههای اجرایی آن شده است، زیرا اجرا و شیوههای اجرایی – که در اکثر فعالیتهای برنامهریزی زبان از آن غفلت شده است – اهمیت به سزایی در موفقیت برنامههای زبانی دارد. در واقع، در تجربه ی برنامهریزی کشورهای مختلف نیز مشاهده شده که گاه با این که به مقدمات کار برنامهریزی زبان – یعنی جمعآوری اطلاعات دربارهی زبان و سیاستگذاریها به خوبی انجام شده، به سبب بیتوجهی به برنامهریزی اجرایی کار، همهی مساعی بیثمر مانده است. دشواری مطالعهی این بعد از برنامهریزی زبان در این است که مسائل او حوزه گاه آنچنان با مسائل غیر اجرایی در آمیخته است که تمیز آنها از یکدیگر میسر نیست و این عدم تمایز ممکن است ناشی از ماهیت اجرا در حوزه های فرهنگی و از جمله در برنامهریزی زبان باشد.
اگرچه این کتاب در نوع خود، اولین تلاش در جهت ارزیابی برنامهریزی زبان فارسی با توجه به مبانی برنامهریزی زبان به شمار می آید، به همین دلیل کاستیهای بسیاری دارد. تماما مبتنی بر از پژوهشهای محققان ایرانی و غیرایرانی پیشتاز در این حوزه است که از آن میان ذکر نام برخی از آنها به رسم سپاسگزاری سزاوار مینماید: دکتر یحیی مدرسی، دکتر محمدرضا باطنی، دکتر على اشرف صادقی، احمد سمیعی، دکتر مصطفی عاصی، احمد صفار مقدم، دکتر احمد کریمی حکاک، دکتر رضا منصوری، مهندس علی کافی، محسن روستای و پروفسور جان پری.
در کتاب پیش رو، تلاش شده است با بهرهگیری از آثار گذشتگان، ضمن معرفی اجمالی و در عین حال سامانمند حوزهی برنامه ریزی زبان و ارائه تصویری نظاممند از مؤلفههای اجرایی آن (فصل اول کتاب)، تاریخ برنامهریزی رسمی زبان فارسی در ایران از نظر انطباق یا عدم انطباق با این تصویر مورد بررسی قرار گیرد. امید است که این مهم محقق شده باشد.
در مرور فعالیت های برنامه ریزی زبان در ایران، اغلب به فعالیت های فر زبان پرداخته شده است. این امر یکی از
محدودیت های پژوهش است و هرگز متضمن نادیده گرفتن سایر تلاش های رسمی و غیررسمی رسی در ایران توسط سازمان ها و افراد مختلف نیست، به این شاید لازم باشد که شرح تلاشهای مرکز نشر دانشگاهی، دو وزارتخانه آموزش و پرورش، علوم، تحقیقات و فناوری امروز (علوم سابق)، سازمان گسترش زبان فارسی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، انتشاراتی های دولتی و خصوصی نویسندگان، ادیبان و شعرا و غیره نیز در آثار دیگری مورد توجه قرار گیرد.
چنان که اشاره شد، در تهیه و تنظیم این کتاب استادان گرانمایه ای که ذکر نام آنها رفت، الهام بخش بوده اند. دوستان و یاران جوان دیگری نیز مستقیم در تهیه ی این اثر نقش داشته اند که از آن جمله لازم است از دکتر طاهره احمدی پور که به ویژه در نگارش فصل چهارم کتاب سهم عمده ای داشتند، حسین مغانی که در ترقیق بخش های مختلف کتاب فعالیت نمود و صهبا سلیمی که از سر لطف همه ی متن را خواند و پیشنهادهای ارزشمندی ارائه داد، سپاس گزاری نمایم. در پایان، اقبال خوانندگان به این اثر را صمیمانه ارج می نهیم و مشتاقانه پذیرای هر گونه انتقاد سازنده ای هستیم.
نگار داوری اردکانی