تقویت مهارت‌های آموزشی اساتید: اقدامی پیشگیرانه در برابر بروز معضلات هویتی دانشجویان
کلاس‌های درس را دریابیم…
دکتر نگار داوری اردکانی

کلاس‌های درس را دریابیم

دانشگاه عصر حاضر به عنوان یک نهاد چندنقشی، وظایف متعددی را به عهده دارد و به تبع آن کنش‌گران اصلی این نهاد، یعنی اعضای هیأت علمی نیز نقشهای متنوعی را ایفا می‌کنند. آموزش تخصصی، پژوهش، غنی‌سازی فرهنگی و اجتماعی، مدیریت اجرا، نوآوری فنّاورانه و تجاری‌سازی دانش از جمله اهم وظایف کنش‌گران اصلی این نهاد است.
در دهه‌های اخیر نقش دانشگاه‌ها در پژوهش، مورد توجه ویژه واقع شده و خوشبختانه این تمرکز و توجه، دستاوردهایی هم داشته است. با این حال، نباید از این نکته غفلت کرد که ما اکنون در این حوزه رشدیافته همچنان مواجه با نقیصه‌های فنی روش‌شناختی و نیز رنگ‌باختن روزافزون هنجارهای اخلاقی هستیم. ضمن اینکه به نظر می رسد توجه و تمرکز سزاواری که در ارتقا و نهادینه‌سازی پژوهش به عنوان یکی از مسئولیت‌های اصلی دانشگاه شده‌، نقش مهم دیگر اعضای هیأت علمی که اساسا علت وجودی دانشگاه در بادی امر بوده است (یعنی آموزش) ناآگاهانه به حاشیه رانده‌ شده ‌است. نکته اینکه در مدیریت اجرا باید همواره مراقب بود که برجسته‌سازی‌ها ناخواسته منجر به حاشیه‌رانی‌ها نشود؛ به بیان دیگر، توجه به جبران به موقع حاشیه‌رانی‌های ناخواسته ضروری است.

مسئولیت‌های دانشگاه

از دیگر سو، موضوع زیربنایی فرهنگ ظاهراً به عنوان موضوعی منفک از دیگر مسئولیت‌های دانشگاه و از جمله آموزش و پژوهش و عمدتا به عنوان ساحتی از برنامه‌های فرعی مورد توجه قرار گرفته است! شاید وقت آن رسیده باشد که به حوزه فرهنگ، حقیقتا به عنوان زیرساخت سایر فعالیت‌های دانشگاه توجه کنیم، نه در شعار که در عمل. نه به عنوان فعالیت یا مجموعه فعالیت‌هایی منفک از آموزش و پژوهش و فناوری و تجاری‌سازی دانش، بلکه به عنوان فعالیت یا مجموعه فعالیت‌هایی اصالت‌بخش و قوام‌دهنده به آموزش و پژوهش و فناوری و تجارت.

برونداد، درونداد

نگاه سامانه‌ای به مسئولیت‌های مختلف دانشگاه و توجه به رابطه بازخوردی هر حوزه از فعالیت‌های دانشگاه با حوزه‌های دیگر، رویکرد واقع‌گرایانه و صحیح درجهت فهم عمیق‌تر کارکرد نهاد دانشگاه است. به بیان دیگر، عملکرد و برونداد هر حوزه‌ کاری دانشگاه، درونداد سایر حوزه‌ها می‌شود؛ مثلا بروندادهای آموزشی مثبت، یعنی تربیت کارشناسان زبده و انتقال درست دانش در رونق کار پژوهش مؤثر است و متقابلا برونداد کار پژوهش، منجر به غنی‌سازی آموزش، تجارت، فناوری و… می‌شود. بینش‌های فرهنگی غنی، معتدل و هویت‌ساز زیربنای کارآمدی بروندادهای همه حوزه‌هاست. آموزش، پژوهش، فناوری و تجارت بی‌فرهنگ راه به جایی نخواهد برد. اما این جایگاه بنیادی فرهنگ با کوشش در الحاق و اتصال اضافی آن به حوزه‌های مختلف هرگز محقق نخواهد شد. بلکه برعکس، فرهنگ در خلال آموزش متعهدانه و متخصصانه، در خلال پژوهش صادقانه و ژرف‌نگرانه و… جای خود را در اذهان و قلوب دانشجویان باز خواهد کرد و بر دل و جانشان خواهد نشست و بر تعقلشان چیره‌خواهدشد.

پیام های ضدعلمی و ضد فرهنگی به دانشجویان

ریشه بسیاری از بی‌فرهنگی‌های موجود را باید در کلاس‌های درس فقیر و پژوهش‌های بی‌پرسش مبتنی بر بهره‌کشی ناعادلانه جست. برگزاری هزاران اردوی فرهنگی و صدها هزار جلسه سخنرانی فرهنگی و نظایر آن، صدمه ناشی از یک کلاس درس تخصصی بی‌‌برنامه با محتوای فقیر و احیانا منسوخ‌شده و بی‌نشاط را جبران نخواهد کرد. حضور افسرده و بی‌انگیزه استاد در کلاس درس، مؤثرترین پیام ضدفرهنگی و ضدعلمی به دانشجویان است که می‌تواند در لحظه، جوانه‌های دانش‌دوستی و دانش‌جویی را بپژمرد. دانشجوی ما به حق انتظار دارد که استاد، خود دقیقا بداند که چه مطالب و مهارت‌هایی را می‌خواهد به او بیاموزد، که بتواند دقیق و شفاف به او بگوید که باید چه چیزهایی را یاد بگیرد و چه کارهایی را انجام دهد، که بتواند او را بیازماید تا اطمینان حاصل کند که مطلب را درک کرده است، که بتواند او را تعلیم دهد که عصاره نظام‌مندی از مهمترین موضوعات هر جلسه درس را بنگارد و در فرصت‌های مقتضی آموخته‌ها را تکرار و تمرین کند، که بتواند به فعالیت‌های درسی دانشجو بازخوردی به موقع بدهد تا بدین وسیله او در مسیر رشد قرار گیرد، که بتواند وقتی را به ملاقات با او اختصاص دهد و او را به کار گروهی ترغیب کند.
استاد خود نیز باید عملا نشان دهد که علاقه‌مند به کار گروهی است و توانایی آن را دارد تا آنجا که گاهی به این منظور و نیز به منظور غنی‌تر کردن درس، همکار یا دستیار آموزشی اختیار کند، که بتواند علاوه بر آموزش محتوای تخصصی، راهبردهای یادگیری و آموزش را به او بیاموزاند(مثلا از او بخواهد آموخته‌های جدیدش را با آموخته‌های پیشین خود بسنجد و ببیند چیزی به دانش پیشینش افزوده شده است یا نه، آیا مطالب جدید مؤید مطالب پیشین است، آیا تغییر رویکردی نسبت به موضوع به وجود آمده است یا اساسا مطالب جدید منافی دانسته‌های قبلی اوست و آنها را به چالش می‌کشد)، که بتواند به دانشجویان توصیه‌های کلیدی مؤثر مبتنی بر تجربه‌ دانشگاهی خود ارائه دهد، که بتواند به آنها یاد بدهد که به موضوعات مورد تدریس نگاهی کل‌نگرانه نیز داشته باشد و درباره جایگاه هر موضوع در کل حوزه مطالعاتی و در ارتباط با سایر حوزه‌ها تأمل کند، به بیان دیگر به آنها بیاموزد که درباره هر قطعه از دانش و پژوهش با توجه به بافت‌های پیرامونی بلافصل و بافاصله آن بیندیشند.

حق دانشجو و استاد

این حق دانشجوست که استاد را الهام‌بخش و خلاق و پرورش‌دهنده خلاقیت‌ بخواهد و این اولین وظیفه استاد است که با گفتار و رفتار و نگاهش، بذر عشق و علاقه به دانش را در دل دانشجو بکارد. آموزش بیان به طوری که دانشجو بتواند به شیوه‌ای مؤثر مطالب پیچیده را بیان کند و نیز آموزش نگارش متضمن روانی و صداقت، نیز از جمله وظایف اساتید است. استاد لازم است بکوشد جذابیت‌های درس خود را آشکار نماید. به علاوه نباید از ارزیابی کلاس‌هایش بیم به خود راه دهد، بلکه باید خود داوطلب و علاقه‌مند به ارزیابی کارآمدی و تأثیرگذاری تدریسش باشد؛ چه، اینکه نهادینه‌شدن فرهنگ خودارزیابی در میان هر صنف و گروهی، نشانه رشد و بالندگی است.
در دانشگاه‌های برتر جهان وجود مراکز ارتقای مهارت‌های آموزشی اساتید، به استادان این امکان را می‌دهد که از طریق ضبط تصویری کلاس درس خود و ارائه آن به مشاوران متخصص مستقر در این مراکز و یا درخواست از آنها برای حضور در کلاس و ارزیابی آن و یا شرکت در گروه‌های کوچک ارزیابی تدریس متقابل متشکل از اعضای ‌هیأت علمی علاقه‌مند به ارتقای کلاس‌های درسی‌شان و یا از طریق درخواست دریافت بازخورد زودهنگام از دانشجویان، موفق به ارزیابی کلاس‌های درس خود و در نتیجه اعتلای آن شوند.

در آستانه ماه مهر

سهل است که در آستانه ماه مهر، با آماده‌سازی خود برای حضور هر چه بانشاط‌تر در کلاس‌های درس، قدمهای استواری برای غنی‌سازی و روزآمدسازی محتوای درسی و اخلاقی کلاس‌هایمان برداریم و بدین وسیله این مهمترین محفل دانشگاهی یعنی کلاس درس و بنیادی‌ترین مسئولیت دانشگاهی یعنی آموزش را ارج نهیم و با این تمهید، از بسیاری مشکلات و مسائل روانی و هویتی و مشکلات فرهنگی دانشجویانمان پیشگیری کنیم.
باشد که نهاد ارتقا و اعتلای مهارت‌های آموزشی اساتید به مثابه یک نهاد آموزشی، سیاست‌گذاری و فرهنگی در دانشگاه ما تشکیل و یا تقویت شود و خیل اعضای هیأت علمی علاقه‌مند به تربیت سزاوار نسلهای آینده این مرزو بوم با بهره‌مندی از امکانات ویژه ارزیابی و اعتلای مهارت‌های آموزشی خود، علت دوام و استمرار این نهاد گردند.
دکتر نگار داوری اردکانی: دانشیار گروه زبانشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی

منبع: روزنامه اطلاعات 27 شهریور 1396

davari

سوابق تحصیلی

کارشناسی: شیمی کاربردی / 1368 / تهران / دانشگاه تهران
کارشناسی ارشد: زبان‏شناسی همگانی / 1375 / تهران / دانشگاه تربیت مدرس
دکتری: زبان‏شناسی همگانی / 1384 / تهران / دانشگاه تهران