اتفاقات بد برای همسایه نیست

پیچیدگی‌های وقایع افغانستان ما را درباره همسایه‌ای مهم نگران می کند. شاهدیم در کشوری که از ادیان، فرق و اقوام گوناگونی تشکیل شده است یک قوم با عقیده‌ای خاص می کوشد تمام اقوام و مذاهب را تحت سیطره خود در آورد و در این مسیر نه از ابزارهای مردم‌سالارانه بلکه از سلاح و قهر و غلبه بهره می‌گیرد. این وضعیت بازگشتی ست قشری به مناسبات خشن و غیر انسانی گذشته که تفاوت‌ها در زبان و عقیده و جنس  و نژاد را محترم نمی‌داند و یک عقیده، یک نژاد و قومیت را برتر از دیگران می پندارد. نگرانی در این داستان از دو جهت بیشتر  می‌شود. یکی از آن جهت که اسلام عزیز بازیچه طمع‌ورزی‌ها و زیاده‌خواهی‌های گروه‌هی افراطی شده است و بدین ترتیب چهره‌ای خشن و غیر قابل دفاع از آن ارائه می شود. و نکته دوم از هم گسیختن شالوده فرهنگ منطقه به واسطه همین تندروی‌ها، زیاده خواهی‌ها و انحصارطلبی‌هاست. منطقه ایران فرهنگی به‌ویژه در بخش خراسان میراث‌دار تمدنی عظیم و فرهنگی غنی است که از چکاچاک شمشیر‌ها و ریختن خون‌ها صدمه دیده و در سایه جنگ افزارها و خشونت‌ورزی‌های برآمده از فزون طلبی‌های سیاست‌ورزان و قدرت دوستان رفته رفته از هم گسیخته و امروزه به ضعیف‌ترین وضع خود رسیده است. از سویی نمی‌توان کشوری را بدون دولت اداره کرد و از سوی دیگر مردمان همسایه به هر تقدیر نتوانسته‌اند دولتی مستقر که نماینده تمام اقشار، ادیان و اقوام باشد را پدید آورند. این مسئله هشداری جدی نسبت به کشورهای همگن با وضعیت افغانستان است. اگر شیرازه فرهنگ ملی و دلبستگی عمومی به سرزمین واحد تضعیف شود یک کشور می‌تواند به سوی وضعیتی پیش رود که از تمدن و فرهنگ چیزی بر جای نماند. ایران کشوری رنگارنگ‌تر و متنوع تر از افغانستان است و انتظاری که از سیاستمداران و دولتمردان می‌رود توجه به همه مردم و پاسداری از میراث گرانسنگ فرهنگ ملی ایران است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *