سری‌های زمانی

  • پروژه‌ی درس روش تحقیق نظری (استاد:دکتر ساروخانی)
  • پژوهشگر: کمال رضوی
  • آذرماه ۱۳۸۶

۱- مقدمه: عنصر زمان در علوم اجتماعی

موضوع تحقیق پیش‌رو بررسی روش «سری‌های زمانی» در تحقیقات علوم اجتماعی است. پیش از آنکه وارد بحث اصلی شویم، مقدمتاً فرصت را مناسب دیدم که در خصوص اهمیت عنصر «زمان» در علوم اجتماعی و به طور عام در جهان به طرح یک دغدغه بپردازم.

زمان، عنصری آمیخته با هستی و جهان است، به گونه‌ای که اندیشیدن در خصوص جهان، بدون در نظر گرفتن زمان میسر نیست. زمان در یک نظر شاید چیزی بیشتر از انتزاع ذهن انسان برای فهم جهان و طبقه‌بندی مفاهیم نباشد؛ هم این هست و هم تنها این نیست. زمان بعدی از وجود پدیده‌ها در جهان است؛ چنان که یک پدیده‌ی مادی بدون فیزیک آن قابل تجسم نیست، هیچ پدیده‌ای را در جهان نمی‌توان جدای از زمان سنجید.

در علوم طبیعی، به ویژه فیزیک، شیمی، نجوم و کیهان‌شناسی و … زمان به عنوان بعد چهارم پدیده‌ها در نظر گرفته می‌شود؛ به گونه‌ای که بدون این بعد، یک پدیده قابل تعریف نیست.

تا جایی که ذهن محدود نگارنده یاری می‌کند، در علوم اجتماعی، درک و نگرش روشن و فرموله‌شده‌ای در خصوص اهمیت عنصر زمان در پدیده‌های اجتماعی از جانب مکاتب و نظریه‌های مختلف ارائه نشده است. گو اینکه به طور جسته و گریخته به مساله‌ی زمان پرداخته شده و در تحقیق اجتماعی نیز زمان به عنوان عنصر مقوّم علیت معرفی می‌شود، اما در حوزه‌ی جامعه شناسی، نمی‌توان نظریه‌ای را یافت که پرسش اساسی آن، پرسش از نقش زمان در پدیده‌های اجتماعی باشد.

در تطورگرایی و نظریه‌ی تکامل اجتماعی، به وجه تدریجی بودن شکل‌گیری واقعیت‌های اجتماعی، توجه شده است، اما پرسش از نقش زمان در پدیده‌های اجتماعی، تنها به پرسش از نقش زمان در تکوین پدیده‌های اجتماعی فروکاسته شده است.

برای مثال نظریه‌ی کنش متقابل نمادین، به عنوان یکی از نظریات جامعه‌شناسی خرد که تمرکز خود را بر کنش متقابل بین انسان‌ها به عنوان رکن پدیده‌های اجتماعی قرار داده است، نظریه‌ای کاملاً بریده از زمان است و نمی‌تواند نقش زمان را در پدیده‌های اجتماعی توضیح دهد. به عنوان یک نمونه، امروزه سخن از جامعه‌ی مجازی هست؛ جامعه‌ای که در آن انسان‌ها در خانه مقابل کامپیوترهای شخصی خود می‌نشینند و تمامی ارتبا‌ط‌شان با دنیای خارج از کانال ارتباطی مجازی است؛ از طریق شبکه‌های مجازی است که به گردش‌گری در جهان، خرید مایحتاج و وسایل زندگی، گفتگو با خویشان و نزدیکان، آموزش و پژوهش و … می‌پردازند. در چنین جامعه‌ای کنش‌های متقابل حذف شده‌اند و میزان ارتباط رو در روی افراد به حداقل ممکن رسیده است؛ در نتیجه نظریه‌ی کنش متقابل نمادین به کلی ناکارآمد می‌شود و نمی‌تواند هیچ پدیده‌ی اجتماعی را به طور بنیانی تبیین نماید. به گمان ما، یکی از دلایل ناکارآمدی نظریه‌ی کنش متقابل نمادین در اینجا، نادیده گرفتن عنصر زمان در تحلیل پدیده‌های اجتماعی است.

در هر صورت غرض، تاکید بر این نکته بود که به هر دلیل، در نظریه‌های جامعه‌شناسی به بعد زمان به عنوان یکی از ابعاد بنیادی پدیده‌های اجتماعی پرداخت نشده است. در چنین شرایطی، روش‌های تحقیقی که بر عنصر زمان تاکید می‌ورزند، احتمالاً بهتر می‌توانند ضعف نظری‌ای که در خصوص زمان در چارچوب نظری تحقیقات مشهود است را جبران نمایند.

موضوع پژوهش پیش‌رو، روش سری‌های زمانی در تحقیق اجتماعی است. این روش، با توجه به نیازمندی‌هایی که به تحلیل‌های آماری پیچیده و پیشرفته دارد، اغلب در سطح دکترا مورد توجه قرار می‌گیرد، در اینجا بدون آنکه بخواهیم در خصوص مباحث آماری این روش بحث نماییم، صرفاً به معرفی کلی آن و بیان برخی مزایا و معایب آن بسنده می‌کنیم.

   بارگذاری متن کامل مقاله (نسخه پی‌دی‌اف) 

اسکرول به بالا