[ایالات متحده در مقایسه با کانادا و اروپای غربی]
- نویسنده: ویلیام جولیوس ویلسون
- مترجم : کمال رضوی
- تاریخ ترجمه: بهار ۱۳۸۷
- ویلسون سیاستهای رفاهی ایالات متحده را با دیگر کشورهای صنعتی مقایسه میکند. ایالات متحده شرایط رفاهی پایینتری دارد چراکه شهروندانش، مسائل اجتماعی را در تعابیر فردگرایانه قالبریزی کرده، بدشانسی را به عنوان عامل گرفتاریهای خود مورد ملامت قرار میدهند. از آنجا که مسائل نتیجهی انتخابها و شکستهای فردی هستند، سیاستهای ما به جای ساختارهای اجتماعی که ریشهی این مسائل هستند، به سمت تغییر افراد جهتگیری شدهاند.
علیرغم افزایش فشارها بر دولتهای رفاهی اروپایی و فریادها برای کاستن از مزایای رفاهی برای مبارزه با بیکاری، تفاوتهای قابلتوجهی بین ایالات متحده و اروپا به لحاظ گسترهای که مسائل فقر و نابرابری در آن جریان دارد، وجود دارد. بر خلاف بسیاری از کشورهای اروپایی، ایالات متحده برنامههای جامعی برای ترویج حقوق «اجتماعی» شهروندان آمریکایی ایجاد نکرده است. برنامههای مبارزه با فقر به طور محدود جهتدهی شده و چندپاره [کمارتباط با هم] هستند.
حقوق شهروندی اجتماعی در ایالات متحده، در مقایسه با کانادا و اکثر کشورهای اروپای غربی، کمتر توسعه یافته و کمتر با حقوق سیاسی و تابعیت حقوقی پیوند یافتهاند. اگرچه حقوق تابعیت اجتماعی بعد از جنگ جهانی دوم در ایالات متحده افزایش یافتهاند، هنوز تا رسیدن به سطوحی که شهروندان اروپای غربی از آن بهرهمند هستند، فاصله دارد. برای مثال، سیاستهای خانهسازی آمریکا برای ترویج مالکیت خانه، به سوی سودرسانی به طبقات متوسط و کارگر گرایش یافتهاند و نه به سوی طبقات فقیر. «کمکهای مالی مستقیم برای خانهسازی به خانوادههای با درآمد پایین، که در دولتهای رفاهی اروپایی معمول است، در ایالات متحده تقریباً وجود خارجی ندارد». طرحهای خانهسازیای که در دسترس فقیران قرار گرفتهاند، گرایش به این دارند که به تعداد معدودی از پروژههای عمومی که به طور نامتناسب در محلات مرکزشهری که از فرصتهای اشتغال و همچنین شبکههای اطلاعاتی غیررسمی اشتغال دور هستند، محدود بمانند. افزون بر این، جوامع اروپای غربی همواره برنامهی جامعتری برای بیمههای بیکاری داشتهاند، و شکاف هر سال از زمانی که برنامهی آمریکا زمینههای اجرای خود را از سالهای نخستین حکومت ریگان از دست داد، گستردهتر و عمیقتر شده است. در واقع، «هر ساله از ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۸ نسبت میانگین ماهانهی تعداد بیکارانی که مزایای بیمهی بیکاری دریافت میکردند، رکورد پایینی را ثبت کرده است. در حالیکه مجموعهای از عوامل شامل نرخ تقاضای پایینتر برای کارگران بیکار واجدشرایط، در اینجا در کار بودهاند، دولتهای فدرال و ایالتی برنامهای را که تاحدودی موثر بود، متوقف کردند».