معناهای تغییریابنده‌ی کار در چشم‌انداز تاریخی

این مقاله، سه دوره‌ی گسترده‌ی تاریخی ـ پیشاصنعتی، صنعتی و پساصنعتی شدن ـ را مورد استفاده قرار داده تا مشابهت‌ها و تمایزها در معنای کار کردن در سه کشور آلمان، کره جنوبی و آمریکا را مورد بررسی قرار دهد. بر مبنای این گزاره که معنا در تعاملی دوسویه میان فرد و محیط اجتماعی شکل می‌گیرد، به کار به عنوان نهادی اجتماعی توجه شده و ویژگی‌های فرآیندهای کاری، فناوری‌ها و سازمان‌ها توصیف شده‌اند. در بخش نتیجه‌گیری، درون‌مایه‌های مشترک و متمایز در معنای کار در دوره‌های تاریخی مختلف مشخص می‌شوند و بر اهمیت و ضرورت توجه به چشم‌انداز تاریخی برای آموزش شاغلان توسعه‌ی منابع انسانی و کاربست رویکرد تاریخی و تطبیقی به فهم معنای کار تاکید می‌شود.