گزارشی از انتقادها بر نظریهی اجتماعی لوی اشتراوس
اشتراوس نظریهپردازی است که از جامعهشناسی به انسانشناسی فرهنگی رسید و با تاثیرپذیری از زبانشناسی یاکوبسن و سوسور، به یکی از بنیانگذاران نظریهی ساختگرایی در علوم اجتماعی بدل شد. او در آغاز متاثر از دورکیم و به ویژه خواهرزادهاش ـ مارس موس ـ بود، اما گفته شده که مفهوم «ناخودآگاه جمعی» که مدنظر وی بود، بیش از آنکه شبیه به مفهوم «وجدان جمعی» دورکیم باشد، به جهت تاکید بر خصلت «ناخودآگاه»، متاثر از کار فروید است. به رغم اهمیت کار اشتراوس و نقش موثری که وی در پیدایش سنت ساختگرایی در جامعهشناسی و علوم انسانی داشته، نظریهی وی از جهات متعددی نیز مورد نقد و گاه هجمه قرار گرفته است. آنچه در پی میآید گزارشی است اجمالی از رئوس نقدهای واردشده بر کار اشتراوس که در پایان، با سنجش دو محور از مزایای نظریهی وی خاتمه مییابد.