سری‌های زمانی

موضوع تحقیق پیش‌رو بررسی روش «سری‌های زمانی» در تحقیقات علوم اجتماعی است. پیش از آنکه وارد بحث اصلی شویم، مقدمتاً فرصت را مناسب دیدم که در خصوص اهمیت عنصر «زمان» در علوم اجتماعی و به طور عام در جهان به طرح یک دغدغه بپردازم. زمان، عنصری آمیخته با هستی و جهان است، به گونه‌ای که اندیشیدن در خصوص جهان، بدون در نظر گرفتن زمان میسر نیست. زمان در یک نظر شاید چیزی بیشتر از انتزاع ذهن انسان برای فهم جهان و طبقه‌بندی مفاهیم نباشد؛ هم این هست و هم تنها این نیست. زمان بعدی از وجود پدیده‌ها در جهان است؛ چنان که یک پدیده‌ی مادی بدون فیزیک آن قابل تجسم نیست، هیچ پدیده‌ای را در جهان نمی‌توان جدای از زمان سنجید. در علوم طبیعی، به ویژه فیزیک، شیمی، نجوم و کیهان‌شناسی و … زمان به عنوان بعد چهارم پدیده‌ها در نظر گرفته می‌شود؛ به گونه‌ای که بدون این بعد، یک پدیده قابل تعریف نیست. تا جایی که ذهن محدود نگارنده یاری می‌کند، در علوم اجتماعی، درک و نگرش روشن و فرموله‌شده‌ای در خصوص اهمیت عنصر زمان در پدیده‌های اجتماعی از جانب مکاتب و نظریه‌های مختلف ارائه نشده است. گو اینکه به طور جسته و گریخته به مساله‌ی زمان پرداخته شده و در تحقیق اجتماعی نیز زمان به عنوان عنصر مقوّم علیت معرفی می‌شود، اما در حوزه‌ی جامعه شناسی، نمی‌توان نظریه‌ای را یافت که پرسش اساسی آن، پرسش از نقش زمان در پدیده‌های اجتماعی باشد.