روحانیت

از عوام‌زدگی تا بسیج مستضعفین

«از عوام‌زدگی تا بسیج مستضعفین» کتابی موجز و کوتاه در خصوص تاثیر و تاثر متقابل مرجعیت و جامعه در جریان انقلاب ۱۳۵۷ و سال‌های اولیه‌ی پس از انقلاب است. این کتاب، متن مکتوب سخنرانی‌ای است که در سال ۱۳۵۹ صورت گرفته و در واقع نقد و تکمله‌ای بر دیدگاه مرحوم مطهری مبنی بر عوام‌زدگی مرجعیت شیعه است. در این کتاب تفکیکی میان روحانیت مکتبی و روحانیت عوام‌زده در نظر گرفته شده و نقد مرحوم مطهری را به روحانیت مکتبی (که از مصادیق آن به مدرس، شیخ حسین جاکوتایی، علامه نائینی، آیت‌الله طالقانی و آیت‌الله خمینی اشاره شده است) وارد ندانسته‌اند. مساله‌ی دیگری که نویسنده در پی تبیین آن بوده، ریشه‌یابی عوام‌زدگی مرجعیت است. به گفته‌ی نویسنده، عوام‌زدگی مرجعیت باید یک ما به ازای درونی داشته باشد؛ این ما به ازای درونی، چیزی جز منطق ارسطویی که مبنای آموزش‌های حوزوی است، نمی‌باشد. نویسنده در این کتاب کوشیده ادله‌ای مبنی بر اینکه منطق ارسطویی، منطق عوام است، اقامه نماید.

اخباری‌گری

در بررسی ریشه‌های اخباری‌گری، گروهی از محققان و به ویژه خود اخباریان، ریشه‌ی اخباری‌گری را به دوران اولیه‌ی تطور فقه شیعه در آغاز عصر غیبت نسبت داده‌اند. آنچه روشن است، اخباری‌گری با گرایش فقیه ـ محدثان دوران اولیه بی‌ارتباط نیست، اما شکل‌گیری اخباری‌گری به عنوان یک مکتب مدون و با اصول و مبادی مشخص، به آغاز قرن یازدهم برمی‌گردد. حدیث‌گرایی در اواخر قرن سوم هجری، میان فقیهان و عالمان شیعی رایج بوده و بعضی از شهرهای شیعه‏نشین مانند قم، تحت نفوذ صاحبان این اندیشه قرار داشته‏اند؛ به گونه‏ای که عالمان اهل‌حدیث و نص‌گرای قم با نوبختیان، که متکلّمانی عقل‌گرا بودند، مبارزه کردند. این تفکر به مدت یک قرن، یعنی تا اواخر قرن چهارم هجری، در مراکز علمی و فقهی شیعیان غلبه داشت و بعدها از عالمان آن با عنوان «متوسطین»، «محتاطین» یا «محدثین» یاد شد. شیخ مفید و پس از او سیّد مرتضی و شیخ طوسی آراء نص‏محورانه محدثان را رد کرده، حرکت عقل‏گرایانه‏ای در قلمرو فقه شیعی پدید آوردند و فقه استدلالی را تثبیت کردند. کاربرد اصطلاح «اهل اخبار» در این دوران رواج داشت

اسکرول به بالا