نظام اعتقادی آمریکایی در خصوص فقر و کمکهای اجتماعی
ویلسون سیاستهای رفاهی ایالات متحده را با دیگر کشورهای صنعتی مقایسه میکند. ایالات متحده شرایط رفاهی پایینتری دارد چراکه شهروندانش، مسائل اجتماعی را در تعابیر فردگرایانه قالبریزی کرده، بدشانسی را به عنوان عامل گرفتاریهای خود مورد ملامت قرار میدهند. از آنجا که مسائل نتیجهی انتخابها و شکستهای فردی هستند، سیاستهای ما به جای ساختارهای اجتماعی که ریشهی این مسائل هستند، به سمت تغییر افراد جهتگیری شدهاند.
علیرغم افزایش فشارها بر دولتهای رفاهی اروپایی و فریادها برای کاستن از مزایای رفاهی برای مبارزه با بیکاری، تفاوتهای قابلتوجهی بین ایالات متحده و اروپا به لحاظ گسترهای که مسائل فقر و نابرابری در آن جریان دارد، وجود دارد. بر خلاف بسیاری از کشورهای اروپایی، ایالات متحده برنامههای جامعی برای ترویج حقوق «اجتماعی» شهروندان آمریکایی ایجاد نکرده است. برنامههای مبارزه با فقر به طور محدود جهتدهی شده و چندپاره [کمارتباط با هم] هستند.