پلیسگری، پیشگیری و طرد اجتماعی
تونی بلر، نخست بار شعار «واقعگرای» «سختگیری در قبال جرائم مستلزم سختگیری در قبال علل جرائم است» را در ژانویه ۱۹۹۳ به عنوان تلاشی برای خارج کردن مسائل نظم و قانون از دستور کار محافظهکاران مطرح نمود؛ چرا که [حزب] کارگر نوین به طور مداوم قول داده بود که خط مشیهایش بر مبنای شناسایی علل زیربنایی جرائم خواهد بود که به نوبهی خود به همان اندازهی معیارهای حقوقی و قانونی، توسط مسائل زیربنایی اجتماعی و اقتصادی، قابل رهگیری است. این «علل» نخستین بار به طور تفصیلی در گزارشی با عنوان «سخنی پیرامون علل جرم (انسداد علل جرم)» (استراو و مایکل، ۱۹۹۶) تبیین گردیدند. پرورش و سرپرستی ، مدرسهگریزی ، سوءمصرف مواد مخدر ، کمبود امکانات برای افراد جوان، بیخانمانی ، بیکاری، درآمد پایین و رکود اقتصادی (ورشکستگی) به عنوان شرایط کلیدی اجتماعی و اقتصادی جرم تلقی گردیدند. هرچند، یک سال بعد، هنگامی که مقالهای با عنوان «عذرخواهی و بهانهجویی موقوف» منتشر گردید، این «علل» به گونهای محدود گردید تا تمرکز مقیدی بر پرورش و سرپرستی، مدرسهگریزی و گروه همالان را فراهم آورد. اکنون عوامل کلیدی، چنین پنداشته میشد که عبارت باشند از: مذکر بودن، پرورش یافتن توسط والدین مجرم، زندگی کردن در خانوادهای با مشکلات چندگانه، انضباط تربیتی ضعیف، طرد و محرومیت از مدرسه و ارتباط با دوستان بزهکار…