«انتظار مردم از مراجع» عنوان مقالهایست از مهدی بازرگان در آغاز دههی چهل و پس از درگذشت آیتالله بروجردی که طی آن بازرگان به عنوان چهرهی شاخص روشنفکری مذهبی به بیان دیدگاههای خود دربارهی انتظار مردم از مراجع پرداخته است. پس از درگذشت آیتالله بروجردی و تبدیل شدن جانشین مرجعیت عامه به یک مسالهی سراسری در کشور و فعال شدن گروههای مختلف مذهبی و سیاسی و همچنین حکومت شاه در این مساله، مجموعهای از نواندیشان دینی نظیر آیتالله طالقانی، علامه طباطبایی، استاد مطهری، مهندس بازرگان، ابوالفضل زنجانی و دکتر بهشتی به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان به بحث و بررسی پیرامون مسالهی مرجعیت پرداختند که حاصل آن در کتاب «بحثی دربارهی مرجعیت و روحانیت» منعکس گردید(←بحثی دربارهی مرجعیت و روحانیت).عنوان یکی از سخنرانیهای این مجموعه که توسط مهندس مهدی بازرگان ـ از موسسان نهضت آزادی ایران ـ ایراد گردیده، «انتظار مردم از مراجع» است که شاید بتوان با تسامح، این سخنرانی را برآیند خوانش روشنفکری مذهبی از نقش و کارکردهای مرجعیت در آن برههی تاریخی نامید و از این لحاظ این سخنرانی را واجد اهمیت تلقی کرد.
مهندس بازرگان که در آن زمان به عنوان یک استاد دانشگاه ملیگرا و یک روشنفکر مذهبی مطرح بود، در این مقاله اندیشهی «ملجا بودن مرجع» و «رهبری اجتماعی و سیاسی مراجع» را تئوریزه و صورتبندی کرده است:
- «آن چیزی را که مردم هیچ انتظار ندارند و بزرگترین لطمه را به حیثیت و اساس دیانت میزند همین است که روحانیت را به جای ملجائیت و پشتیبانی و همصدایی، ساکت یا احیاناً همگام و جیرهخوار مظاهر ظلم و فساد ببینند» (طباطبایی، سیدمحمدحسین و دیگران، ۱۳۴۱، ص.۱۱۶).
- «حق این است که در برابر هر یک رسالهی عملیه که از طرف مراجع تقلید و روحانیت نوشته میشود، ده رسالهی عملیه و فکریه و اصولیه و اجتماعیه و اقتصادیه و سیاسیه بر طبق احتیاج و درک و قبول مردم وشان زمان راجع به اصول و عقاید و افکار و مرام اسلام نیز نوشته شود» (طباطبایی، سیدمحمدحسین و دیگران، ۱۳۴۱، ص.۱۲۲).
- «پیشوای مورد انتظار و رهبر واقعی، کسی میتواند باشد که تنها به تعلیم وظایف و بیان احکام اکتفا نکرده، خود عامل به مشاغل و پیشرو و پیشاپیش مومنین صالح عامل باشد. آیا موثرتر از بحث در احکام وقف و نذر و صدقه، وقف کردن و صدقه دادن نیست؟ … هرگاه مجتهد متجدد متحرکی دست بالا بزند و جلو بیفتد، مومنین کثیری با اعتماد و میل و رغبت به دنبال آنها میآیند و صدها برابر آنچه به دولتها میدهند، پول و کار و فکر و عشق در این راه صرف خواهند کرد. آن وقت بیمارستان ها، دارالایتامها، دبیرستانها، دانشگاهها، پلها، مهمانخانهها، کارخانهها، قنوات، آبادیها و هزاران موسسهی خیریه و فرهنگی و اقتصادی و حتی اداری و حکومتی به وجود میآورند که شامل منافع کثیر دنیا و آخرت میشود … مردم اگر برای مرجعیت اختصاصاً و برای روحانیت عموماً احترام و ارزش بزرگ قائل میشوند، از جهت مسئولیت عظیم و وسعت امکانات و عظمت آثاری است که میتواند و لازم است داشته باشد» (طباطبایی، سیدمحمدحسین و دیگران، ۱۳۴۱، صص.۱۲۷-۱۲۴).
نوع حمایت نهضت آزادی ایران به عنوان یک جریان سیاسی مذهبی و دارای پایگاه نسبی در میان تحصیلکردگان و دانشجویان در دهههای چهل و پنجاه از مراجع تقلیدی که در عرصهی سیاسی و اجتماعی حاضر شده بودند، در تثبیت این اندیشه موثر بود. در این برهه، نهضت آزادی بیشتر به تقویت و ترویج مراجعی میپرداخت که با انتظارات سیاسی فوق همراهی بیشتری داشتند. آیتالله شریعتمداری و آیتالله خمینی بر همین مبنا از مراجعی بودند که از حمایت بیشتر جریان نهضت آزادی برخورد میشدند.
گرچه دیدگاههای مهندس بازرگان در مقالهی فوق عمدتاً ناظر بر خدمات اجتماعی مراجع و نه الزما حضور مستقیم در صحنهی سیاسی است، مهندس بازرگان در سالهای اخیر به سبب «صورتبندی انتظارات سیاسی ـ اجتماعی گسترده از مرجعیت»، مورد انتقاد قرار گرفته و برخی نیروهای منتقد معتقدند که تشویق و حمایتهای جریان روشنفکری مذهبی در ورود گستردهی روحانیت و مرجعیت به عرصهی سیاسی و تبدیل این عرصه به حوزهای انحصاری موثر بوده است.
منبع:
- طباطبایی، سید محمد حسین، و دیگران(۱۳۴۱)، بحثی درباره مرجعیت و روحانیت، تهران: شرکت سهامی انتشار، چاپ دوم.
این نوشته در پایگاه جامعهشناسی تشیع منتشر شده است.





