مسائل اجتماعی

فهم کنترل اجتماعی: جرم و کنترل اجتماعی در مدرنیته متاخر

ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که شدیداً نیازمند کنترل است. به واسطه‌ی هراس درباب مخاطره‌ی قربانی یک جنایت بودن، که آمیخته با احساس منتشر و نیمه‌تمام عدم امنیت است، مصرانه متقاضی معیارهایی جدید هستیم تا به کار بسته شده و افراد، مکان‌ها و رفتارهایی را که معتقدیم حس امنیت ما را تهدید می‌کنند، تنظیم نمایند. در نتیجه، زندگی‌های عمومی و خصوصی ما به طور فزاینده‌ای در معرض گستره‌ای از کنترل‌های رسمی و غیررسمی است. به عنوان مثال، کنش‌های متقابل عمومی، به طور فزاینده‌ای تحت نگاه خیره‌ی چشمانی الکترونیکی سیستم‌های نظارتی دوربین‌های مداربسته‌ای است که بدون چشمک زدن ما را زیر نظر دارند، و در همین زمان، افراد زیادی متحمل اشکالی از درمان هستند که می‌کوشد آنچه آنها معتقدند شخصیت‌های «آشوب‌زده»ی آنهاست، را ترمیم نمایند. همزمان، سیاستمداران، از سراسر طیف دنیای سیاست، به تقاضاهای ما پاسخ گفته، معیارهای جزایی برای کنترل جرایم ـ نظیر قوانین «سه ضربه برای نابودی شما» ـ پیش روی می‌نهند یا حامی فلسفه‌ی «مدارای صفر» را برای مواجه شدن با بی‌نظمی ظاهراً غیرمجاز می‌شوند.

انتشار کتاب مقالات دومین همایش ملی آسیب‌های اجتماعی در ایران

پس از قریب به سه سال از برگزار نشدن دومین همایش ملی آسیب‌های اجتماعی کتاب مجموعه مقالات این همایش توسط انجمن جامعه‌شناسی ایران و انتشارات آگاه منتشر شد. مقاله ارائه‌شده نگارنده به این همایش، در جلد چهارم این مجموعه که به موضوع «کجروی، بزهکاری و انحراف‌های اجتماعی» اختصاص دارد، با عنوان «پلیس‌محوری در مواجهه با آسیب‌ها و انحراف‌های اجتماعی» منتشر شده است. هرچند به سبب محدودیت صفحات کتاب و عدم امکان انتشار تصاویر ضمیمه مقاله که به نظر نگارنده در فهم محتوای آن کمک‌رسان است، در کتاب نیامده که علاقمندان می‌توانند متن کامل مقاله به همراه ضمایم (اخبار و تصاویر مورد استناد مقاله) را از فایل اصلی آن که قبلا روی همین سایت منتشر شده بود، دریافت نمایند:

معناهای تغییریابنده‌ی کار در چشم‌انداز تاریخی

این مقاله، سه دوره‌ی گسترده‌ی تاریخی ـ پیشاصنعتی، صنعتی و پساصنعتی شدن ـ را مورد استفاده قرار داده تا مشابهت‌ها و تمایزها در معنای کار کردن در سه کشور آلمان، کره جنوبی و آمریکا را مورد بررسی قرار دهد. بر مبنای این گزاره که معنا در تعاملی دوسویه میان فرد و محیط اجتماعی شکل می‌گیرد، به کار به عنوان نهادی اجتماعی توجه شده و ویژگی‌های فرآیندهای کاری، فناوری‌ها و سازمان‌ها توصیف شده‌اند. در بخش نتیجه‌گیری، درون‌مایه‌های مشترک و متمایز در معنای کار در دوره‌های تاریخی مختلف مشخص می‌شوند و بر اهمیت و ضرورت توجه به چشم‌انداز تاریخی برای آموزش شاغلان توسعه‌ی منابع انسانی و کاربست رویکرد تاریخی و تطبیقی به فهم معنای کار تاکید می‌شود.

مقابله با کار کودکان: تجربه‌ی بریتانیا

در اواخر قرن بیستم، غیرقانونی اعلام کردن کار کودکان امر ساده‌ای به نظر می‌رسد. اما تا اواخر قرن هجدهم، جریانی عکس این جریان داشت: در این برهه دولت‌ها و سازمان‌های داوطلبانه تلاش خود را نه بر جلوگیری از کار کودکان، بلکه بر ایجاد بستری قانونی برای کارآفرینی جهت اطمینان حاصل کردن از اشتغال کودکان قرار داده بودند. در دهه ۱۶۹۰ جان لاک طرحی پیش نهاد که بر اساس آن در تمامی محلات و مناطق شهری «مدارس کار» تشکیل شود که تمام کودکان ۳ تا ۱۴ سال موظف به حضور در آن مدارس شوند. یک سده بعد مدارس صنعت راه‌اندازی شد و حمایت نخست‌وزیر بریتانیا هیلیام پیت را به همراه داشت که در سال ۱۷۹۶ بر مزیت اشتغال زودرس کودکان در شاخه‌های مختلف تولیدی و صنعتی تاکید کرد. 

پلیس‌گری در مواجهه با آسیب‌ها و انحرافات اجتماعی

این پژوهش بر آن است که با تکیه بر یافته‌های جرم‌شناسی و جامعه‌شناسی به بررسی امکان اطلاق مفهوم پلیس‌گری به عملکرد پلیس ایران در مواجهه با آسیب‌ها و انحرافات اجتماعی در طی سال‌های ۱۳۸۴ به بعد بپردازد. در این راستا، پژوهش به دو بخش عمده تقسیم شده است. بخش نخست با فراهم آوردن مقدمات نظری با ارائه‌ی تعریفی از پلیس‌گری پایان می‌یابد. در بخش دوم پژوهش کوشش بر آن است که  با تکیه بر آمار و داده‌های رسمی در خصوص عملکرد پلیس ایران در فاصله‌ی سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸به ارزیابی امکان اطلاق عنوان پلیس‌گری به رویکرد حاکم بر پلیس کشور بپردازیم. تعداد زیادی از طرح‌های اجراشده توسط پلیس ایران در این سال‌ها، واجد یک یا چند ویژگی از مجموع ویژگی‌هایی است که برای رویکرد پلیس‌گری طرح می‌گردد. در عین‌حال زمینه‌هایی از تحرک پلیس به سمت الگوهای جامعه‌محوری و تدابیر پیشگیرانه در عملکرد پلیس در بازه‌ی زمانی مذکور قابل مشاهده است.

پلیس‌گری، پیشگیری و طرد اجتماعی

تونی بلر، نخست بار شعار «واقع‌گرای»  «سخت‌گیری در قبال جرائم مستلزم سخت‌گیری در قبال علل جرائم است»  را در ژانویه ۱۹۹۳ به عنوان تلاشی برای خارج کردن مسائل نظم و قانون از دستور کار محافظه‌کاران مطرح نمود؛ چرا که [حزب] کارگر نوین  به طور مداوم قول داده بود که خط مشی‌هایش بر مبنای شناسایی علل زیربنایی جرائم خواهد بود که به نوبه‌ی خود به همان اندازه‌ی معیارهای حقوقی و قانونی، توسط مسائل زیربنایی اجتماعی و اقتصادی، قابل رهگیری است. این «علل» نخستین بار به طور تفصیلی در گزارشی با عنوان «سخنی پیرامون علل جرم (انسداد علل جرم)» (استراو و مایکل، ۱۹۹۶)  تبیین گردیدند. پرورش و سرپرستی ، مدرسه‌گریزی ، سوءمصرف مواد مخدر ، کمبود امکانات برای افراد جوان، بی‌خانمانی ، بیکاری، درآمد پایین و رکود اقتصادی (ورشکستگی)  به عنوان شرایط کلیدی اجتماعی و اقتصادی جرم تلقی گردیدند. هرچند، یک سال بعد، هنگامی که مقاله‌ای با عنوان «عذرخواهی و بهانه‌جویی موقوف»  منتشر گردید، این «علل» به گونه‌ای محدود گردید تا تمرکز مقیدی بر پرورش و سرپرستی، مدرسه‌گریزی و گروه همالان را فراهم آورد. اکنون عوامل کلیدی، چنین پنداشته می‌شد که عبارت باشند از: مذکر بودن، پرورش یافتن توسط والدین مجرم، زندگی کردن در خانواده‌ای با مشکلات چندگانه، انضباط تربیتی ضعیف، طرد و محرومیت از مدرسه و ارتباط با دوستان بزهکار…

راهکارهای مدیریت شهری در مواجهه با خشونت‌‌ورزی تماشاگران فوتبال

 مدیریت شهری در دنیای مدرن، به حوزه‌ای متداخل از دانش نظری و فنی برای کارآیی نیازمند است. در بین رشته‌های متعدد علمی نظیر اقتصاد، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، معماری و …، جامعه‌شناسی می‌تواند و باید برای قرار دادن یک مدیر شهری در مسیر انتخاب راه‌حل‌های صحیح در مواجهه با مسائل اجتماعی شهر، به کمک وی بیاید. پژوهش‌های جامعه‌شناختی می‌توانند به دو طریق در خدمت مدیریت شهری باشند: فراهم نمودن داده‌ها و شناخت وضعیت‌ها؛ به دست دادن فعالیت‌های مناسب با این وضعیت‌ها. رسالت عمده‌ی این پژوهش نشان دادن نقش جامعه‌شناسی در مدیریت شهری با تشریح یک مساله‌ی شهری است: «خشونت‌‌ورزی هواداران و تماشاگران فوتبال» برای سال‌های پیاپی منجر به بروز مشکلات فراوانی در سطح مدیریت شهری شده است. تخریب ورزشگاه‌ها، ناوگان حمل و نقل عمومی، تهاجم به پرسنل نیروی انتظامی و درگیری‌های هواداران تیم‌ها با یکدیگر در پی برگزاری مسابقات فوتبال، منجر به پرداخت هزینه‌های اجتماعی و انسانی فراوان شده‌اند. استانداری‌ها و شهرداری‌ها و دیگر مقامات مسئول و مدیران شهری در طول سال‌های گذشته راه‌حل‌های زیادی را برای کاستن از این مسائل در پیش گرفته‌اند، اما تعداد اندکی از این راه‌حل‌ها اثربخش بوده و به طور کلی، در حجم و گستره‌ی هزینه‌ها نه تنها کاهشی دیده نمی‌شود، که هر سال با اشکال جدیدی از خشونت‌ها مواجه شده‌‌ایم. در پژوهش پیش‌رو با اتکا به تحقیقات جامعه‌شناختی‌ای که در خصوص خشونت و فوتبال صورت گرفته و با ارائه‌ی گزارشی از مشکلات مدیریتی ناشی از خشونت هواداران فوتبال (ماخوذ از گزارش‌ها و اخبار خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها) تلاش می‌کنیم در نهایت به ارائه‌ی جمع‌بندی و راه حل در خصوص این مساله‌ی شهری بپردازیم.

پیامدهای اجتماعی جهانی شدن

در پژوهش پیش‌رو کوشیدیم به بررسی برخی پیامدهای اجتماعی جهانی شدن بپردازیم. در ابتدا به تفاوت دو رویکرد کلی در خصوص پیدایش و رشد پدیده‌های جهانی شدن پرداختیم. در ادامه استدلال کردیم که رویکرد تضاد ارزش‌ها در بررسی مسائل اجتماعی، بهتر می‌تواند در بررسی پیامدهای اجتماعی جهانی شدن به کار گرفته شود. بر این مساله تاکید نمودیم که استفاده از رویکردهای مختلف توسط یک جامعه‌شناس در تبیین مسائل مختلف اجتماعی نمی‌تواند به تقویت سنت‌های جامعه‌شناسی یاری رساند. و در بخش اصلی پژوهش با بکارگیری نتایج پژوهش‌هایی که در خصوص پیامدهای اجتماعی جهانی شدن صورت گرفته اند، تلاش کردیم سه پیامد عمده را مورد بحث و بررسی قرار دهیم: «جهانی شدن و اضطراب»؛ «جهانی شدن و چالش هویت قومی و ملی» و «جهانی شدن و مهاجرت نیروی کار». در خصوص هر مساله ابتدا با نقل برخی نتایج تحقیقات پیش گفته، ابتدا بعد مساله‌ای بودن را مورد بحث قرار دادیم و تلاش کردیم استدلال نماییم که این پیامدها را باید به عنوان مساله‌ی اجتماعی در نظر گرفت. سپس کوشیدیم به عنوان تمرینی بر بکارگیری رویکرد تضاد ارزش‌ها در بررسی مسائل اجتماعی، هر یک از این مسائل را در قالب رویکرد تضاد ارزش‌ها صورت‌بندی نماییم.

نظام اعتقادی آمریکایی در خصوص فقر و کمک‌های اجتماعی

ویلسون سیاست‌های رفاهی ایالات متحده را با دیگر کشورهای صنعتی مقایسه می‌کند. ایالات متحده شرایط رفاهی پایین‌تری دارد چراکه شهروندانش، مسائل اجتماعی را در تعابیر فردگرایانه قالب‌ریزی کرده، بدشانسی را به عنوان عامل گرفتاری‌های خود مورد ملامت قرار می‌دهند. از آنجا که مسائل نتیجه‌ی انتخاب‌ها و شکست‌های فردی هستند، سیاست‌های ما به جای ساختارهای اجتماعی که ریشه‌ی این مسائل هستند، به سمت تغییر افراد جهت‌گیری شده‌اند.

علی‌رغم افزایش فشارها بر دولت‌های رفاهی اروپایی و فریادها برای کاستن از مزایای رفاهی برای مبارزه با بیکاری، تفاوت‌های قابل‌توجهی بین ایالات متحده و اروپا به لحاظ گستره‌ای که مسائل فقر و نابرابری در آن جریان دارد، وجود دارد. بر خلاف بسیاری از کشورهای اروپایی، ایالات متحده برنامه‌های جامعی برای ترویج حقوق «اجتماعی» شهروندان آمریکایی ایجاد نکرده است. برنامه‌های مبارزه با فقر به طور محدود جهت‌دهی شده و چندپاره [کم‌ارتباط با هم] هستند.

اسکرول به بالا