آزمايشگاه جانورشناسي بي مهرگان
(تهيه كننده اين صفحه: خانم مريم معالي)
واحد آزمايشگاه جانورشناسي بي مهرگان به ارزش 1 واحد ارائه مي شود كه در اين آزمايشگاه معمولا لام هاي آماده از آغازيان و بي مهرگان مطالعه مي شود.
اين لامها در طي چندين جلسه به دانشجويان نشان داده مي شود.
اين جلسات و لامهايي كه در آنها بررسي مي شوند به شرح زير هستند:
فهرست مطالب
جلسه اول: آشنائي با ميكروسكوپ معمولي از نظر ساختاري و عملكردي
جلسه سوم: الف)تاژک داران ب) هاگداران
جلسه اول: ميكروسكوپ
جلسه دوم: آميب ها و روزن داران
جلسه سوم: تاژكداران و هاگ زايان
جلسه چهارم: مژك داران
جلسه پنجم: مرجانيان
جلسه ششم: كرم هاي پهن
جلسه هفتم: كر م هاي نواري
جلسه هشتم: كرم هاي لوله اي
جلسه نهم: كرم هاي حلقوي
جلسه دهم: مورفولوژي بي مهرگان عالي از جمله: بند پايان، نرم تنان، خارتنان
جلسه يازدهم: تشريح حلزون ، كرم خاكي و زالو
طرحهاي ساختاري بدن جانوران
الف) تقارن
تقارن بدن موجود زنده مشخص ميکند که بخشهاي مختلف بدن يک جانور، چگونه حول يک نقطه يا محور مرتب شدهاند. بيتقارني يا عدم تقارن ويژگي اغلب آغازيان و بسياري از اسفنجهاست.
مهمترين انواع تقارن:
- تقارن شعاعي: در اين نوع تقارن، ترتيب بخشهاي مختلف بدن به گونهايست که با گذاراندن هر صفحهاي از محور دهاني-مقابل دهاني، بدن به دو قسمت قرينه تقسيم ميشود.
- تقارن دوطرفي: در اين نوع تقارن ترتيب بخشهاي مختلف بدن چنان است که فقط با گذراندن يک صفحه منفرد از محور طولي بدن به طور پشتي-شکمي، بدن به دو قسمت قرينه تقسيم ميشود.
شکل 1: راست، تقارن شعاعي در بدن هيدر. چپ، تقارن دو طرفي در بدن خرچنگ دراز آب شيرين
ب) سازماندهي ديپلوبلاستيک يا تريبلوبلاستيک
در جانوران ديپلوبلاستيک قسمتهاي مختلف بدن به صورت لايههايي است که از نظر جنيني از دو لايه زاينده جنيني،اپيدرم از اکتودرم و گاسترودرم از اندودرم مشتق شدهاند.
جانوران تريبلوبلاستيک از نظر طرح سلوم يا حفره عمومي بدن به سه دسته تقسيم ميشوند:
- آسلومات(Acoelomate): در اين موجودان بافتهاي مشتق شده از مزودرم تشکيل توده نسبتا سختي را بين بافتهاي مشتق از اکتودرم و اندودرم ميدهند.
- سودوسلومات(Pseudocoelomate): در اين موجودات همه حفره با مزودرم پوشيده نيست. بافت عضلاني يا پيوندي با سيستم گوارشي در ارتباط نبوده ، سطح داخلي ديواره بدن با غلاف مزودرمي پوشيده نيست و منشا حفره کاذب از نظر جنيني، بلاستوسل جنين است.
- يوسلومات(Eucoelomate): در اين موجودات حفره عمومي کاملا با مزودرم پوشيده شدهاست. ديواره داخلي بدن را يک غلاف مزودرمي به نام صفاق (Peritoneum) و سطح بيروني امعاء واحشا را غلافي مزودرمي به نام سروز مفروش کرده است.
شکل 2 : سه طرح بدن آسلومات، سودوسلومات و يوسلومات در بدن جانوران تريبلوبلاستيک
جانوران تريبلوبلاستيک يوسلومات براساس بعضي ويژگيهاي دوران جنيني به دو گروه متفاوت تقسيم ميشوند:
- پروتوستوميا(Protostomia) يا گروه با تسهيم مارپيچي
با تسهيم مارپيچي و تعيين شده، تبديل بلاستوپور جنيني به دهان، سلوم شيزوسل و لارو تروکوفور
- دئوتروستوميا(Deuterostomia) گروه با تسهيم شعاعي.
با تسهيم شعاعي و تعيين نشده، تبديل بلاستوپور جنيني به مخرج، سلوم انتروسل و لارو ديپلورا
شکل 3 : جانوران دهان اوليه يا پروتستوم و دهان ثانويه يا دوتروستوم
شکل 4: چگونگي تسهيم شعاعي و مارپيچي
اختراع ميكروسكوپ توسط رابرت هوك (Robert Hook) تحول بزرگي در علم زيستشناسي و ساير علوم بوجود آورد و حوزهي جديدي از مشاهدات دقيق علمي آغاز شد.بلافاصله بعد از اختراع ميكروسكوپ جانداران ميكروسكوپي مورد توجه قرار گرفتند و سفر شگفت انگيز و مهيج انسان به دنياي ناشناخته و اسرارآميز ميكروسكوپي شروع شد. حركت، تغذيه، اندازه، توليد مثل، مرگ و ساير ابعاد ناشناخته زندگي شگفتانگيز ميكروارگانيسمها مورد بررسي و تجربه قرار گرفت و افقهاي جديدي را فراروي انسان مشتاق دانستنيها گشود.
شکل 5 ، راست: نمونهاي از ميکروسکوپهاي نوري امروزي، چپ: نمونهاي از ميکروسکوپي که رابرت هوک اختراع کرد.
ميكروسكوپ نوري معمولي شامل دو بخش اساسي ميباشد:
- يک بخش مکانيکي(Static) که تاثير مستقيم در ايجاد تصوير ندارد.
- بخش نوري(Optic) که تاثير مستقيم در ايجاد تصوير دارد.
بخش Static شامل اين اجزا ميباشد:
- پايه
- بدنه(دسته)
- صفحه پلاتين (که لام روي آن قرار ميگيرد)
- پيچها تنظيم ماکرومتري و ميکرومتري(واضح کننده تصوير هستند)
- صفحه چرخنده(Revolver) حامل عدسي شيئي(Objective Lens)
-
لوله(Tube)
که عدسيهاي چشمي(Ocoler
Lens)
را در مسير نور قرار ميدهد.
بخش Optic شامل اين اجزاء است:
- منبع نوري
- عدسيهاي مقابل چشمي(Ocoler Lens)
- عدسيهاي مقابل شيئي(Objective Lens)
- کندانسور
- فيلتر(Filter)
- ديافراگم
شكل 6: اساس کار ميکروسکوپ نوري
ميكروسكوپ يكي از وسائل بسيار مهم و قابل دسترس براي بررسي حيات در حد سلولي ميباشد. البته انواعي ازميكروسكوپ الكتروني ميتوانند حيات را در حد سلولي - مولكولي مورد ارزيابي و بررسي قرار دهند.
طرز استفاده از ميكروسكوپ
شما بايد در اين آزمايشگاه مهارت كافي را براي استفاده از ميكروسكوپ بدست بياوريد تا در آزمايشات بعدي به راحتي بتوانيد لامهاي دستساز خودتان را مشاهده نمائيد.
شكل 7: نامگذاري قسمتهاي مختلف ميکروسکوپ نوري دو چشمي
شكل 8: نامگذاري قسمتهاي مختلف ميکروسکوپ نوري تک چشمي
ابتدا ميكروسكوپ را در سطح صاف و مناسبي قرار دهيد و دستگاه را روشن كنيد . يك لام ميكروسكوپي را روي صفحه پلاتين توسط گيرهي مخصوص محكم كنيد. صفحهي «Revolver» كه حامل عدسيهاي شئي ميباشند را بچرخانيد تا كوچكترين و ضعيفترين عدسي شئي كه معمولاً عدسي 4Xميباشد در مسير نور قرار گيرد. چشمان خود را به عدسي چشمي نزديك نمائيد و پيچ تنظيم وضوح (ماكرومتري) را بچرخانيد تا تصوير را ببينيد. حال ميتوانيد براي استفاده از بزرگ نمائي بيشتر ميكروسكوپ عدسيهاي قويتر شئي را (مثل 10X، 40X، 100X) در مسيرنور قرار دهيد. فعلاً در شروع كار با ميكروسكوپ از قويترين عدسي شئي استفاده نكنيد چون عدسي100Xشئي بايد با روغن سدر (Immersion oil) مرطوب گردد.
پروتوزوئرها
پروتوزوئرها موجودات زنده يوکاريوتيک و اساسا تک ياختهاي هستند. اين موجودات سادهترين جانوران به حساب ميآيند. اغلب پروتوزوئرها با چشم غير مسلح قابل ديدن نيستند.
آمیب ها آغازیانی با شکلهای نامنظم هستند که غذای خود را به طریقه ی فاگوسیتوز از جلبک ها ، پروتوزوئر ها ،روتیفرها و حتی آمیب های دیگر تامین میکنند.
شکل 9: نماي شماتيک يک آميب
شکل10: Amoeba proteous در حال دربرگرفتن طعمه توسط پاهاي کاذب
شکل 11: واکوئل غذايي و هسته در آميب پروتئوس
آمیب ها بر اساس ریخت شناسی به صورت زير تقسيم بندي ميشوند:
- آمیب های برهنه که فاقد پوششند مثل: آموابا پروتئوس، جنس آنتاموابا
- آمیب های تک حجره ای که داراي پوستهاي زيبا از جنس پروتئين، آگلوتينات، سيليس و آهک با يک منفذ دارند. مثل : دیفلوجیا ، آرسلا
- آمیب های چند حجره ای با پوستهاي متشکل از حجرههاي متعدد مثل: پلی ستوملا ،رادیولرها
شکل 12: Amoeba proteus
از آميبهاي برهنه انگلي ميتوان به دو گونه متعلق به جنس آنتاموبا به نام آنتاموبا هيستوليتيکا (Entamoebahistolytica) در انسان و پستانداران و آنتاموبا اينودنس (E. invadens) در خزندگان اشاره کرد.
آرسلا يک پوسته محکم سيليسي شفاف به شکل کلاه و يا چتر در اطراف خود ترشح ميکند.
شکل 13: آرسلا: A) نماي سطح شکمي B) نماي جانبي
شکل 14: Arcella
شکل 15: Arcella از نماي شکمي
شکل 16: Difflugia از نماي جانبي
شکل 17: Difflugia که پاهاي کاذب آن از پوسته خارج شدهاست.
همانطور که از شکلها مشخص است پوسته آميب در آرسلا يک تکه و از جنس سيليس است در حالي که در ديفلوجيا پوسته حاصل از چسبيدن ذرات سخت محيطي مثل ذرات شن و ماسه، پوسته انواع دياتومها و ساير خاشاک محيطي، به ماده چسبناکي است که آميب از خود ترشح ميکند.
شکل 18: نمايي از منفذ پوسته در ديفلوجيا
شکل 19: Difflugia
فورامينيفرها از جمله آميبهاي چند حجرهاي هستند که در انواع دريازي آنهاتناوب نسلي بارزي در چرخه زندگي وجود دارد که با دوريختي در بالغ همراه است. به عنوان مثال تناوب نسلي در پلياستوما به اين صورت است که متناوبا فرد جنسي يا گامونت (Gamont) به فرد غير جنسي يا شيزونت (Schizont) تبديل ميشود.
شکل20 :( Foraminifera : Polystomella)
شکل 21: چرخه زندگي پلياستوما
شکل22: Foraminifera
راديولرها اسکلت پيچيدهاي ترشح ميکنند که اساسا از جنس سيليکات ميباشد و ممکن است بصورت شعاعي يا تمرکز يافته يا از هر دو نوع باشد. داراي تقارن شعاعي هستند و در لايه سطحي دريا زيست ميکنند.
شکل 23: راديولرها با شکلهاي متنوع از آميبهاي چند حجرهاي هستند.
شکل 24: Radiolaria
الف)تاژک داران
این شاخه شامل پروتوزوئر هایی است که با تاژک حرکت می کنند. یا با پاهای کاذب جابجا می شوند، مانند سارکودینا ها. اگرچه برخی تاژکداران میتوانند پای کاذب تشکیل دهند اما وسیله ی اصلی حرکت آنها چند تاژک است. در اين موجودات توليد مثل جنسي عموميت ندارد ولي در صورت وجود، درگير امتزاج گامتهاست.
Euglena
بدن اعضاي جنس اوگلنا دوکي شکل است و پليکل آن داراي برآمدگيهاي طولي يا مارپيچي است. داراي لکه چشمي يا استيگما، اجسام پاراميلوني و واکوئلهاي انقباضي ميباشند. هسته به انتهاي پسين نزديکتر و معمولا داراي يک هستک است. داراي تعداد زيادي کلروپلاست است که در مرکز هر کدام يک پيرنوئيد وجود دارد.
شکل 25: SEQ شکل \* ARABIC نماي شماتيک از Euglena (پليکل بصورت خطوط مارپبچ روي بدن نمايش داده شده است)
شکل 26: Euglena
شکل 27: لکه چشمي در Euglena
شکل 28: پليکل در اوگلنا
Volvox
ولوکس کلني از افراد تاژک دار است که در آبهاي شيرين زندگي ميکند. هر فرد از اجتماع ولوکس در مرکز ناحيهاي 6وجهي يا کم و بيش دايرهاي شکل قرار گرفته است و با يک غلاف موسيلاژي حمايت ميشود. هر فرد داراي لکه چشمي، پيرنوئيد و حداقل دو واکوئل انقباضي است.
شکل29: کلنيهاي مادر و دختر ولوکس
شکل 30: يک کلني مادر ولوکس که چندين کلني دختر را در خود جاي داده است
ولوکس به دو روش غير جنسي و جنسي توليد مثل ميکند. در ابتداي فصل رشد تکثير اجتماع فقط از نوع غير جنسي و در پايان منحصرا به طريقه جنسي توليد مثل ميکنند.
شکل31: توليد مثل به روش جنسي و غير جنسي در ولوکس
از تاژکداران انگل ميتوان به تريپانوزوم (Trypanosoma)، ليشمانيا (Leishmania) و ژيارديا (Giardia) اشاره کرد. که ليشمانيا و تريپانوزوم انگل خوني مهرهداران هستند.
Trypanosoma
همه تريپانوزومها حداقل در يکي از مراحل چرخه زندگي خود ميلهاي شکل و کشيده و داراي کينتوپلاست و پليکل هستند. در شکل تريپوماستيگوت تاژک در طول سطح بدن به جلو امتداد دارد و طوري به سطح بدن چسبيده است که در اثر زنش خود، امتدادي بالهاي شکل به نام غشاي آندوليتينگ (Undolating membrane) يا غشاي مواج را ايجاد ميکند.
شکل32: نماي شماتيک از يک تريپانوزوم به همراه مقطع عرضي از تاژک
شکل33: تريپانوزوم درداخل خون
انگل تريپانوزوم مواد غذايي خود را از پلاسماي خون جذب ميکند. اين پروتوزوئرها فاقد واکوئل انفباضي ميباشند.
شکل34: چرخه زندگي تريپانوزوم
تريپانوزوما گامبينز (Trypanosoma gambiense) عامل بيماري خواب و تريپانوزوما کروزي (T. cruzi) عامل بيماري شاگس (chages' disease) در انسان است. ناقل بيماري خواب پشه تسه تسه خون خوار است و بيماري شاگس توسط ساسي خون خوار به نام تريتوما مجيستا (Trypanosoma mejista) منتقل ميگردد.
شکل35: مگس تسه تسه، تريپانوزومها در حال انتقال به خون ميزبان هستند.
شکل36: Trypanosoma mejista
Leishmania
ليشمانيا دونواني (L. donovani) عامل بيماري ليشمانيازيس احشايي يا کالاآزار(Kala-Azar)، در داخل گلبول سفيد رشد ميکند و هرگاه ماکروفاژ تقسيم شود انگلهاي آن به سلولهاي دختري انتقال ميابد و درصورت مرگ ماکروفاژ انگلها در خون آزاد ميشوند. اين انگل از طريق پشه خاکي ماده به هنگام خون خواري منتقل ميشود.
شکل37: راست: پشه خاکي، چپ: انگلهاي ليشمانيا داخل گلبول سفيد
شکل38: فلشهاي سبز: گلبولهاي سفيد، فلشهاي قرمز: انگل ليشمانيا
شکل39: چرخه زندگي ليشمانيا
Giardia
ژيارديا انگل روده باريک پستاداران است. فراواني اين انگل در کودکان بيشتر است. اين انگل منجر به ايجاد بيماري ژيارديازيس يا لامبليازيس (Lambliasis) ميشود.
بدن ژيارديا همانند يک گلابي است که به صورت طولي نصف شده باشد. داراي 8 تاژک، بادکش و دو هسته ميباشد.
شکل40: ساختمان بدن Giardia
شکل41: انگل ژيارديا در نمونه مدفوع
شکل42: چرخه زندگي ژيارديا
Dinoflagellates
اين جانوران داراي پوستهاي سلولزي دو قسمتي هستند. پوسته داراي شياري است که دو تاژک در آن جاي دارند. يک لکه چشمي و تعداد زيادي کلروپلاست و يک هسته درشت دارند.
از دينوفلاژلههاي معروف سراتيوم است که پوسته آن داراي خار (يک راسي و سه مقابل راسي) و دو تاژک است.
شکل43: پوسته دوقسمتي Ceratium با خارهاي راسي و مقابل راسي
شکل44: سراتيوم (به خارها و محل تاژکها توجه کنيد)
شکل45: سراتيوم (کلروپلاستها مشخص هستند)
ب) هاگداران
تقريبا همه آنها انگلي هستند و داراي يک مرحله مقاوم براي انتقال و پراکنش هستند. مرحله آلوده کننده در آنها اسپوروزوئيت (Sporozoite) نام دارد و شکل رويشي در حال رشد، تروفوزوئيت (Trophozoite) نام دارد.
Monocystis
يکي از هاگداران که در دستگاه توليدمثلي کرم خاکي زندگي ميکند،مونوسیستیس (Monocystis) نام دارد که مراحل زندگي خود را در وزيکول سمينال کرم خاکي ميگذراند.
شکل46: هاگهاي Monocystis
تروفوزوئيت مونوسيستيس از پروتوپلاسم اسپرم تغذيه ميکند به طوري که در بافت تحت احاطه تاژک اسپرمهاي مرده و بصورت موجودي مژه دار به نظر ميرسد.
شکل47: تروفوزوئيت مونوسيستيس (به تاژکهاي اسپرمهاي کرم خاکي دقت کنيد)
Plasmodium
پلاسمودیومهاگروهی از پروتوزوئر ها هستند که 4 گونه از آن ها در انسان ایجاد بیماری میکند.
انتقال پلاسمودیوم به انسان از طریق پشه ی آنوفل می باشد و تا زمانی که چرخه ی زندگی پلاسمودیوم در بدن میزبان واسط کامل نگردد قابلیت بیماری را برای انسان ندارد.
این چهارگونه ی بیماری زا عبارتند از:
· پلاسمودیوم فالسی پاروم
· پلاسمودیوم ویواکس
· پلاسمودیوم مالاریا
· پلاسمودیوم اواله
- :Plasmodium falciparumهاگدار انگل خوني است که در گلبولهاي قرمز بصورت حلقوي و انگشتري شکل ديده ميشود.
شکل48: گلبولهاي قرمز آلوده به انگل Plasmodium falciparum
شکل49: چرخه زندگي Plasmodium falciparum
- Plasmodium malariae: اين پلاسموديوم نيز انگل گلبول قرمز خون ميباشد با اين تفاوت که بر خلاف فالسيپاروم که شکل منظم و رينگي شکل دارد ، اين پلاسموديوم به صورت بيشکل و نامنظم و اغلب در کنارههاي گلبول قرمز روئيت ميشود.
شکل50: گلبولهاي قرمز آلوده به Plasmodium malariae
انگل ها ی مالاریای انسانی دارای دو میزبان انسان وپشه ی آنوفل است. چرخه ی جنسی آن در بدن پشه ی آنوفل ماده و چرخه ی غیر جنسی در بدن انسان طی می شود.بنابر این پشه ی آنوفل ماده میزبان نهایی پلاسمودیوم می باشد.
شکل51: Plasmodium malariae
شکل52: چرخه زندگي Plasmodium malariae
جلسه چهارم: مژهداران
پروتوزوئرهايي تک سلولی و مژکدار ميباشند که از طريق ضربان مژهها در آب شنا ميکنند. از مهمترين مژهداران ميتوان به پارميسي اشاره کرد:
Paramisium : اين موجودات داراي پراکنش جهاني ميباشند. پارامسی دارای پلیکل بر سطح غشای خود می باشد و شکل بدن به واسطه آن ثابت است. اين جانور دارای دو نوع هسته ی ماکرو نوکلئوس و میکرونوکلئوس می باشد.ماکرو نوکلئوس فعالیت هایی از قبیل سنتز پروتئین،هضم غذا و تنفس را برعهده دارد. در حالی که میکرونوکلئوس در طی تولید مثل به کار برده می شود. مژهها بصورت رديفهاي طولي روي سطح بدن مرتب شدهاند.
شکل53: Paramisium
شکل54: شکل شماتيک پاراميسي نشان دهنده هستههاي بزرگ و کوچک
در هر انتهاي بدن يک واکوئل انقباضي وجود دارد.
شکل55: واکوئل انقباضي در انتهاي بدن Paramisiumديده ميشود
پاراميسيها داراي تريکوسيت هستند که در صورت تحريک به شکل رشتههاي سوزن مانندي به بيرون پرتاب ميشوند.
شکل56: پاراميسي و نمايي ار واکوئل انقباضي
در شرايط بيغذايي جانور از ذخيره غذايي استفاده ميکند و در صورت اتمام اين ذخيره، مژهها ناپديد ميشوند و روند Inanitation رخ ميدهد.
پاراميسي معمولا از طريق تقسيم دوتايي عرضي تکثير مييابد. توليد مثل جنسي به طريق الحاق يا Conjugation رخ ميدهد.
شکل57: چرخه سلولي پاراميسي
شکل58: راست: Conjugation يا هم يوغي، چپ: تقسيم دوتايي غير جنسي
Stentor
اين جانوران داراي بدني مژه دار متشکل از پايه و بدنه ميباشند. استنتور داراي دو نوع هسته بزرگ دانه تسبيحي شکل و کوچک ميباشد. مژهها در ناحيه دهاني منطقهاي را به منظور دريافت غذا از محيط ايجاد ميکنند.
شکل59: استنتور با هسته بزرگ دانه تسبيحي
شکل60: مژههاي دهاني در استنتور
Vorticella
ورتيسلا معمولترين مژهدار پايه دار است که در آبهاي شيرين به وفور يافت ميشود. پايه فنري شکل است و به جانور امکان جابجايي ميدهد. مژهها در سراسر سطح بدن پوشيده شدهاند. سطح بدن توسط يک پليکل ظريف پوشيده شده است.
توليد مثل معمولا به صورت غير جنسي و تقسيم دوتايي عرضي رخ ميدهد.
شکل61: نماي شماتيک بدن ورتيسلا
شکل62: کلني از دهها ورتيسل
شکل63: ورتيسلا
Cnidarians
شکل64: Jellyfish
وجه تسمیه این شاخه به خاطر داشتن سلول هایی به نام نیدوسیت شامل اندامکهای گزنده به نام نماتوسیت است که یک صفت اختصاصی برای این شاخه مي باشد. نماتوسیت ها فقط به وسیلۀ مرجانها و یک گونه از شانهداران (کتنوفوراها) تشکیل و مورد استفاده قرار میگیرند.
این شاخه شامل هیدورئیدها، شقایقهای دریایی، ژلیفیشها، تا صخرههای مرجانی ميباشد.
مرجانیان بیشتر دریازی هستند و بعضی در آب شیرین به سر میبرند. بازوهایی به صورت شعاعی به اطراف میفرستند که نیدوبلاست های محتوی نماتوسیست دارند. بدن کیسه مانند است و این کیسه با مجرایی به خارج باز میشود که هم به منزله دهان و هم مخرج است.چند شکلی دارند و شامل مدوز و یا پولیپ میشوند. لارو پلانولا دارند و شامل 10 هزار گونه ميباشند.
شکل65: عروس دريايي
شکل66: نماتوسيت
صفات مهم مرجانها
- همگی آبزی بیشتر آنها دریازی و برخی نیز در آب شیرین زندگي ميکنند.
- دارای تقارن شعاعی یا شعاعی دو طرفی حول محور طولی با انتهای دهان و غیردهانی هستند.
- به دو شکل پولیپ و مدوز دیده میشوند.
- اسکلت خارجی یا اسکلت داخلی کیتینی و یا آهکی دارند.
- داراي بدن دو لایۀ اپیدرمیس و گاسترودرمیس همراه با مزوگله، (دیپلوبلاستیک) ميباشند.
- حفره گوارشی اغلب منشعب است.
- اندامک خاص گزنده به نام نماتوسیست در اپیدرمیس، گاسترودرمیس و یا هر دولایه ديده ميشود.
- شبکۀ عصبی با سیناپس های قرینهای و غیرقرینهای است.
- تکثیر غیرجنسی به وسیله جوانه زدن (در پولیپ) و تکثیر جنسی به وسیلۀ گامت ها (در هم مدوزها و در برخی از پولیپها) صورت ميگيرد.
- داراي لارو پلانولا ميباشند.
- بدون سیستم ای دفعی یا تنفسی ميباشند.
- بدن بدون حفره سلومی است.
شکل67: بدن دولايه در هيدر
شکل68: چرخه زندگي در اوبليا
شکل69: افيرا
پلی مورفیسم در مرجانها
- یکی از موارد جالب و در عین حال گیجکننده در این شاخه دو شکلیبودن و در اغلب موارد چند شکلی (پلی مورفیسم) بدن بسیاری از اعضای اینشاخه است.
- تمام مرجانها به یکی از دو نوع شکل ظاهری پولیپ یا مدوز ديده ميشوند.
- پولیپ یا شکل هیدری، ساکن ، مدوز یا ژلی فیش، شناور ميباشد.
- شقایقهای دریایی و کورآل (ردۀ آنتوزوا) همه پولیپ و ژلی فیشهای واقعی (ردۀ آسکوزوآ) همه مدوز هستند.
شکل70: دو شکل پوليپ و مدوز در مرجانيان
نماتوسیست، اندامک نیش زننده
یکی از ویژگیهای تمام مرجانها اندامک گزنده به نام نماتوسیست است. بیش از بیست نوع نماتوسیست شناخته شده است که در طبقهبندی مرجانها اهمیتدارند.
نماتوسیست کپسول کوچکی است از مواد شبیه کیتین، شامل یک رشتۀ نخی شکل ومارپیچی، دنباله انتهای نازك کپسول كه بوسيله اُپرکولوم پوشيده شده، درموقع خطر این رشته به بیرون از کپسول رها میشود.
نیش فیزالیا و برخی ژلی فیشها کاملاً دردناک بوده و در موارد خاص خطرناک هم هست.
شکل71 : نيدوسيت
شبکه عصبی
شبکه عصبی مرجانها یکی از بهترین مثالهای سیستم
اعصاب منتشر درسلسله جانوری است. انتهای آکسونها
با سلولهای عصبی دیگر تشكیل سیناپسمیدهند.
شبکۀ عصبی مرجانها این ویژگی را دارد که جریانهای
عصبی در هر دو جهت سیناپس هدایت میشوند. غلاف
عصبی و میلین ندارند. در برخی از مرجانها
شبکۀعصبی دو سیستم و یا بیشتر را تشکیل میدهد.
در سیفوزوآ سیستمی برای هدایت جریانهای عصبی سریع
برای تطبیق حرکات شناو سیستمی برای هدایت جریانهای
عصبی کند برای تطابق حرکات تنتاکلها وجوددارد.
طبقه بندي مرجانيان
مرجانيان را به 4رده زير طبقه بندي ميکنند:
- رده هيدروزوآ(Hydrozoa): در آنها نماتوسيت ها فقط در اپيدرم يافت ميشوند. گامتها منشا اپيدرمي دارند. مثل: Hydra، Obelia، Physalia.
- رده سيفوزوآ(Scyphozoa): در اين رده مدوز ريخت بارز زندگي است. گامتها منشا گاسترودرمي دارند. مثل: Aurelia.
- رده کيوبوزوآ(Cubozoa): در اين رده نيز مدوز ريخت بارز زندگي و مکعبي است که تنتاکلها از 4گوشه آن آويزان هستند. پوليپ در آنها بسيار کوچک است و گامتها منشا گاسترودرمي دارند. مثل: Chironex.
- رده آنتوزوآ(Anthozoa): اين رده فاقد مدوز هستند. گامتها منشا گاسترودرمي دارند. داراي تقارن شعاعي يا دوطرفي هستند. مثل: شقايق دريايي(Metridium) و مرجانهاي آهکي(Corals).
شکل72: هيدر
شکل73: هيدر در حال جوانه زدن
شکل74: هيدر(به طعمهاي گه توسط تنتاکلها به دام افتاده دقت کنيد)
شکل75: اوبليا
شکل76: پوليپهاي هيدرانت و گونانژيوم در اوبليا
شکل77: چرخه زندگي اوبليا
.
شکل78: فيزاليا يا جنگجوي پرتقالي
شکل79: نيدوسيتها در فيزاليا
شکل 80: Aurelia (عروس دريايي)
شکل81: Aurelia
شکل82: Chironex
شکل83: Chironex
شکل84: Metridium
شکل85: Coral
شكل 86: Coral
جلسه ششم: كرم هاي پهن
............
جلسه هفتم: كر م هاي نواري
................
جلسه هشتم: كرم هاي لوله اي
........................
جلسه نهم: كرم هاي حلقوي
....................................
جلسه دهم: مورفولوژي بي مهرگان عالي از جمله: بند پايان، نرم تنان، خارتنان
...............................
جلسه يازدهم: تشريح حلزون ، كرم خاكي و زالو
.....